دانلود PDF کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش 72 صفحه پی دی اف
سایت بوک کده دانلود PDF کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش 72 صفحه پی دی اف را برای شما دوستان فراهم آورده است. شامل مطالب و داستان هایی کوتاه برای خودشناسی و درک معنای حقیقی زندگی است.
لطیفه های زننده، شوخی های زشت، قهقهه های بلند و دل‌هایی که خوش نیست. گوهر اصلی انسان شاد است، نیاز به لطیفه و قلقلک ندارد .. با سایت بوک کده همراه باشید.
کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش
از کسانی که لباس ویژه دارند که بگذری، میبینی افرادی به دلیل شغلی که دارند، نمیتوانند شاد باشند .
دانلود کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش
خانواده آنها، اطرافیانشان، و کاسبان محل نمی گذارند آنها شاد باشند. همواره باید اصولی را رعایت کنند که در جامعه ما جدی بودن است .
پی دی اف کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش
با ارتقای شغلی، این جدی بودن نیز افزایش مییابد یک دفعه با جابجایی دفتر، از یک خیابان به جای بهتر، خشن تر میشوند .
PDF کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش
البته آدم که همواره نمیتواند اینگونه باشد؛ بنابراین در جمع دوستانه همکاران، شوخی های زشت میکند تا جبران شود. .
دانلود PDF کتاب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش
در فرصتی کوتاه باید زشت ترین کار ها را در آن انجام داد و نازیبا ترین کلمات را بر زبان راند تا دل آدم، حال بیاید. از حالا بعد از این خنده ها، مراسم ختمی در پیش است که در آن باید نقش آدم محزون را بازی کرد .
در انتها می توانید برای اطلاعات بیشتر کتاب نو بینایی محمد رضا زاد هوش 72 صفحه را نیز مطالعه کنید.
فهرست مطالب روی موج شادی محمد رضا زاد هوش :
فصل اول: بی سواد کیست
دلال محبتی بود که اصرار داشت برای من همسری برگزیند. من هم محل نمی- گذاشتم، بنده خدا مجبور بود کار خودش را تبلیغ کند. از جمله گفت: مواردی را که به همدیگر معرفی کرده ام، هنوز عاشق و معشوق باقی مانده اند. او افزون بر رشته ای که در دانشگاه تدریس میکند و در آن مهارتی ندارد، ادعای روانشناسی، و عشقبازی را هم دارد. باسواد کسی است که عشق را بشناسد و او خود با آن سخن، به ناآشنایی با عشق و در نتیجه بی سوادی، اعتراف کرده است.
فصل دوم: به یاد آر
میتوانی کاری را از کودکی خود به یاد آوری و مرور کنی؟ کاری درست و یا نادرست. کاری که موجب برانگیختن نظر دیگران شده است و مدتی درباره آن سخن گفته اند. چه شد که ان را انجام دادی؟ دقیقا کسی آمد و گفت: چنین کن. چه گونه تصمیم گرفتی؟ آن کار دشوار در نظر تو، چه زود و آسان انجام شد و تمام. شاید لنگ گرفتن در برابر همکلاسی که با او دشمنی نداشتی. او بر زمین خورد و بچه ها جمع شدند. ناظم میخواست تنبیهت کند؛ ولی تو که این کار را نکرده بودی. انسان نمیخواهد مسؤولیت کارهای ناخوب را برعهده بگیرد؛ ولی آنگاه که کاری ارزشمند را انجام داد، منم منم میکند ..
فصل سوم: تصاویر کودکی
یکی از تصاویر کودکی ام آرزوی رفتن به مغازه فروشنده تنقلات و خوردن یک دل سیر از آنها بود. کاکائو، شکلات، گوش فیل، باقلوا، راحتی، شیرینی، و بامیه. اگر من پول به اندازه کافی داشتم و یا اگر مغازه مورد نظر در دسترس بود و شب میتوانستم وارد آن شوم، ممکن بود این رویا به واقعیت بپیوندد. زیان آن برای سلامتی، اسراف و و حرام بودن استفاده از اموال غیر، بماند، من میخواستم کاری را انجام دهم که فکر میکردم سیرم میکند. البته آدم تا مدتی سیر میشود و بلکه وازده میشود. باز از نو و یا کاری دیگر را آغاز میکند. ذهن اینگونه آدمی را فریب میدهد. یک چرخه فکری و سپس انجام کاری که گمان میکنیم راه برون رفت از آن چرخه است..
سوالات متداول:
- باسواد کیست ؟
پاسخ : باسواد کسی است که عشق را بشناسد و او خود با آن سخن، به ناآشنایی با عشق و در نتیجه بی سوادی، اعتراف کرده است.
- دلال بعد از جواب منفی چه کرد ؟
پاسخ : کار خودش را تبلیغ کرد
- وظیفه ما در قبال برنامه ریزیمان چیست؟
پاسخ : پایداری به آن
دیدگاه ها