no-img
بوک کده

دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف


بوک کده
گزارش خرابی لینک
اطلاعات را وارد کنید .

ادامه مطلب

PDF
دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف
pdf
آگوست 9, 2024
حجم فایل: 5MB
نویسنده: بوک کده
۳۰,۰۰۰ تومان

دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف


دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی افسایت بوک کده دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف را برای شما دوستان فراهم آورده است. ادبیات پلیسی یکی از ژانرهای پرطرفدار دنیاست و داستان بانوی دریاچه اثر ریموند چندلر یکی از خواندنی‌ ترین داستان‌ های این ژانر است. این رمان پلیسی برای تمام کسانی است که می‌خواهند چند ساعتی را از دنیای اطرافشان خارج شوند و یک معمای پلیسی را دنبال کنند. Lady In the Lake کتابی است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. داستان کتاب داستان یک کارآگاه خصوصی به نام فیلیپ مارلو است که به پرونده‌ی زنی گم شده در یک شهر کوهستانی کوچک می‌پردازد. با سایت بوک کده همراه باشید.

پی دی اف بانوی دریاچه

ترلور بیلدینگ در اولیو استریت نزدیک خیابان ششم ضلع غربی بود هنوز هم هست. پیاده روی مقابل آن با کفپوشهای لاستیکی سیاه و سفید فرش شده بود. داشتند جمعشان میکردند تا تحویل دولت بدهند و مرد رنگ پریده و سر برهنه ای که به قیافه اش میآمد ناظر ساختمان باشد.

دانلود پی دی اف کاوه میرعباسی

کارگرها را می پایید و انگار از چیزی که می دید حسابی غصه دار و دلشکسته شده بود از کنارش رد شدم از یک پاساژ که پر از مغازه های دوخته فروشی بود گذشتم و قدم به یک سرسرای بزرگ سیاه و طلایی گذاشتم کمپانی جیلرلین در طبقه هفتم مشرف به خیابان بود.

PDF بانوی دریاچه

درهای شیشه ای گردان و دو جداره با چارچوب فلزی روکش کروم داشت سالن ورودی فرشهای یافت ،چین دیوارهایی به رنگ نقره ای ،کدر مبل و اثاثیه کوچک ولی مفصل، چندتا مجسمه آبستره چشمگیر و براق پایه دار و در یک کنج ویترینی مثلثی شکل داشت که پر از چیزهای مختلف بود.

کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی

به نظر میرسید آنجا روی سینی ها و پله ها و قفسه ها و رفهای شیشه ای درخشان همه جور بطری و جعبه قد و نیم قد، که طرحش تا آن موقع به ذهن رسیده بود پیدا میشود انواع و اقسام محصولات زیبایی و آرایشی بودند از کرم و پودر و صابون گرفته تا ادوکلن برای هر فصل و هر مناسبتی؛ عطرهایی در بطریهای بلند و باریک که انگار به یک باد بند بودند.

 

در انتها می توانید برای اطلاعات بیشتر کتاب خاطرات و خطرات مهدیقلی هدایت 299 صفحه را نیز مطالعه کنید.

 

فهرست مطالب کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی : 

 

بخش اول:

یک گوشه سالن، دختر موطلایی ریزه نقش و خوش برورویی، پشت یک دستگاه تلفن مرکزی کوچک در پناه نرده هایی فلزی نشسته بود و کاملاً از هر خطر و گناهی محفوظ بود. همردیف با درها میز کاری دیده میشد که خوشگلکی بلندبالا و باریک اندام و مومشکی، پشت آن جلوس کرده بود؛ اگر به نوشته حک شده بر لوح روی میزش اعتبار میکردی اسمش دوشیزه آدرین فرامست بود. یک کت و دامن رسمی خاکستری به تن داشت زیر کت پیراهن آبی تیره پوشیده بود و کراوات مردانه ای هم بسته بود، که آبیاش یک هوا روشنتر بود. لبه دستمال تاشده ای که گوشه اش از جیب روی کتش بیرون زده بود از تیزی خربزه را قاچ میکرد. جز یک دستبند هیچ جواهر دیگری به خود نیاویخته بود فرقش را از وسط باز کرده بود و موهای تیره اش لخت و منظم فرو میریختند پوستش به سفیدی و صافی عاج بود، ابروهایش حالتی سختگیر داشتند یک جفت چشم درشت، به رنگ آسمان شبانه که می توانست به موقع و به جا مهربان و گرمی بخش ،باشد، در چهره اش می درخشید. کارت ویزیت ساده ام را همان که عکس مسلسل دستی گوشه اش نبود، روی میزش گذاشتم و درخواست کردم آقای دریس کینگسلی را ببینم.

بخش دوم:

دفتر رئیس درست همان طوری بود که دفتر رئیس باید باشد: دراز، تاریک، آرام و با تهویه مطبوع پنجره ها را بسته بودند و کرکره ها را نیمه باز گذاشته بودند، تا از تابش آفتاب تابستانی در امان باشند. پرده های خاکستری با فرشهای خاکستری هماهنگی داشتند در یک گوشه گاوصندوق بزرگی به رنگ سیاه و نقره ای دیده می شد، که کنارش یک ردیف قفسه بایگانی کوتاه هم رنگش گذاشته بودند. به دیوار عکس بسیار بزرگ آقای سالخورده ای آویخته شده بود که دماغ عقابی و کشیده داشت و ریش پازلفی و یقه ایستاده بلند سیب آدمش که از یقه ایستاده و بلندش بیرون زده بود از چانه اکثر آدمها برجسته تر بود روی لوح زیر عکس نوشته شده بود

بخش سوم:

دره تنگ و عمیق شکل ۷ (هفت) بود و کوچه التیر در حاشیه داخلی نقطه تقاطع بازوهایش قرار داشت. از شمال پیکر آبی و خنک خلیج کوچک را می دیدی که تا نزدیکی مالیبو میرسید در جنوب شهرک ساحلی بی سیتی بر صخره ای مشرف بر شاهراه ساحلی ولو شده بود. کوچه کوتاهی بود بیشتر از سه چهار بلوک ساختمان نداشت و به نرده آهنی بلندی ختم میشد که ملک بزرگی را محصور می کرد. آن سوی گل میخ های طلایی نرده ها، می توانستم درختها بوته ها قسمتی از چمن و گـوشـه جاده مارپیچ را ببینم اما ساختمان از نظرم مخفی بود خانه های قسمت داخلی کوچه التير نسبتاً بزرگ بودند و ظاهری آراسته و تمیز داشتند اما تک و توک ویلای پراکنده لبه دره چنگی به دل نمی زدند.

بخش آخر:

تازه تماسهای تلفنی پتون برای آنکه شاهراه ها را ببندند تمام شده بود که سرجوخه مأمور نگهبانی سد پوما لیک به ما زنگ زد فوراً از اداره آمدیم بیرون و سوار ماشین پتون شدیم اندی پشت فرمان نشسته بود و خیلی تند میراند. از جاده کنار دریاچه حرکت میکردیم از دهکده گذشتیم و بعد از اینکه ساحل دریاچه را دور زدیم به سد بزرگ رسیدیم که انتهای راه بود. از آن طرف ،سد با اشاره دست، به ما فهماندند کجا باید برویم. سرجوخه سوار جیپ جلوی پاسگاه منتظرمان بود. سرجوخه برایمان دستی تکان داد و بعد پیپش را روشن کرد. ما هم راه افتادیم و چند صدمتری در بزرگراه دنبالش رفتیم تا رسیدیم به جایی که چند سرباز کنار دره ایستاده بودند و پایین را نگاه میکردند چند ماشین آنجا توقف کرده بودند و عده ای نزدیک سربازها جمع شده بودند. سرجوخه از جیپ پایین آمد، و من و پتون و اندی هم از ماشین پلیس پیاده شدیم و دنبالش راه افتادیم.

سوالات متداول:

  •  آیا این کتاب رمان میباشد؟

پاسخ: بله، این کتاب جزء دسته بندی رمان ها قرار میگیرد.

  •  نام نویسنده این کتاب چیست؟

پاسخ: ریموند چندلر نویسنده کتاب بانوی دریاچه میباشد.

  • آیا نویسنده این کتاب آثار دیگری نیز منتشر کرده است؟

پاسخ: بله نویسنده این کتاب اثار دیگری نیز دارد.

😍 چقدر خوشت اومد !


موضوعات :
رمان

تصاویر پیش نمایش


دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف-1
دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف-1
دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف-1
دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف-1
دانلود PDF کتاب بانوی دریاچه کاوه میرعباسی 281 صفحه پی دی اف-1

دیدگاه ها


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *